دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران و نماد شکوه طبیعی شمال‌غرب کشور، امروز در آستانه نابودی کامل ایستاده است. بستر ترک‌خورده و نمک‌زارش زیر آفتاب می‌سوزد، در حالی‌که در فاصله‌ای اندک، زمین‌های کشاورزی از منابع حیاتی همین حوضه سیراب می‌شوند. بیش از یک دهه از تشکیل «ستاد احیای دریاچه ارومیه» و وعده‌های مکرر گذشته، اما آنچه دیده می‌شود، نه احیا بلکه تشدید بحران در سایه تضادها و تعارض‌های مدیریتی است.

تناقض آشکار: دریاچه‌ای خشک، زمین‌هایی تر
در حاشیه جنوبی دریاچه، به‌ویژه در اطراف ارومیه و نقده، صحنه‌ای عجیب خودنمایی می‌کند. در چند صد متری بستر خشکیده دریاچه، بیش از ۶۵۰۰ هکتار زمین کشاورزی با آب پمپاژشده از سد حسنلو آبیاری می‌شود؛ آبی که در شرایط عادی می‌توانست حیات را به پیکر نیمه‌جان دریاچه بازگرداند. این روند، نشان‌دهنده یک تناقض عمیق در سیاست‌گذاری آبی کشور است.

دریاچه‌ای که به هر قطره آب نیاز دارد، قربانی توسعه باغات تازه‌تأسیس و محصولات پرمصرف می‌شود.
تغییر کاربری پنهانی
در سال‌های اخیر، با وجود هشدار کارشناسان، روند تبدیل زمین‌های دیم به باغات آبی شدت یافته است. دیم‌زارهایی که تنها به باران وابسته بودند، اکنون به باغات سیب، انگور و هلو تبدیل شده‌اند و عمدتاً از چاه‌های عمیق یا آب سدها تغذیه می‌شوند. این تغییر کاربری، اغلب در سکوت و گاه با حمایت غیررسمی دستگاه‌های محلی رخ داده و امروز به یکی از اصلی‌ترین دلایل بحران آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه بدل شده است.


برداشت‌های بی‌مهار
عامل دیگر وخامت اوضاع، برداشت‌های غیرمجاز از منابع زیرزمینی است. ده‌ها روستا با چاه‌های غیرمجاز و بدون کنتور، شبانه‌روزی آب برداشت می‌کنند؛ بدون آنکه نظارتی جدی بر این روند اعمال شود. این برداشت‌ها همانند موریانه‌ای پنهان، سفره‌های آب زیرزمینی را می‌جوند و دریاچه را از درون تهی می‌کنند.


احیا یا توسعه کشاورزی؛ پرسشی بی‌پاسخ
پرسش اساسی این است: آیا می‌توان هم‌زمان هم دریاچه را احیا کرد و هم کشاورزی غیرپایدار را گسترش داد؟ پاسخ روشن است: خیر. سیاست تعادل میان این دو، در عمل شکست خورده است.


مسببان این وضعیت بحرانی دریاچه، باید توضیح دهند چرا آبی که باید به دریاچه برسد، صرف توسعه باغات می‌شود؟ چرا جدول تخصیص آب سدها تاکنون شفاف منتشر نشده است؟
ضرورت تغییر فوری سیاست‌ها
اگر دولت واقعاً به احیای دریاچه باور دارد، باید بدون ملاحظه، سیاست‌های آبی را اصلاح کند که توقف فوری پمپاژ آب سدها به کشاورزی و هدایت آن به دریاچه تا زمان احیای نسبی، ممنوعیت تغییر کاربری دیم‌زارها به باغات آبی و جلوگیری از صدور هرگونه مجوز جدید و انتشار شفاف جدول تخصیص آب سدها و پاسخگویی به افکار عمومی می تواند گام‌های موثر باشد
ارومیه دیگر مجال آزمون و خطا ندارد. بقای یک اکوسیستم زنده و زندگی میلیون‌ها انسان در گرو تصمیم‌های امروز است؛ تصمیم‌هایی که باید بی‌درنگ، شفاف و مسئولانه اتخاذ شوند.

رضا عباسی