به گزارش رضا عباسی خبرنگار پایگاه خبری اروم باخیش نیوز، جنایتهای ناموسی شدیدترین شکل خشونت علیه زنان است. در بسیاری از موارد این قتل ها توسط همسر یا پدر به دلایل دیگری صورت میگیرد اما آن را ناموسی جلوه میدهند.
اقدامات خشونتبار و قتل های ناموسی شامل آن دسته از زنان خانواده است که تصور میشود به علت انجام اعمال بیشرمانه و رسواکننده، برای خانواده شرم و بی آبرویی به بار آورده اند.
این زنان قربانی به بهانه ننگین کردن شرافت خانواده خود از جمله به دلیل خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن حتی از یک شوهر ناشایست فرض ارتباط با جنس مخالف یا ارتکاب زنا مجازات میشوند.
برای اتفاق افتادن چنین قتل های ناگواری کافی است صرفا گمان برده شود که آن زن آبروی خانواده را بر باد داده است و البته در عمده موارد این سوءظنها معمولا بر پایه ادراک و احساسات مردان استوار هستند تا بر پایه حقایق عینی
این در حالیست که قتل هیچ فردی بر اساس حدس و گمان و سوءظن در هیچ جامعه و هیچ فرهنگی و هیچ کتاب قانونی پذیرفتنی نیست.
باوجود گسترش فعالیت های مدنی در این زمینه اقدامات بسیار اندکی پیرامون چرایی و راهکار برای مقابله با این قتلها صورت میگیرد و اقدامات انجام شده برای توانمندساختن زنان و رونق چرخه آگاهی، بسیار ناچیز است.
در بخش های مختلف آذربایجان غربی نیز در چند سال اخیر شاهد شکلگیری موج جدیدی از قتلهای ناموسی خانوادگی و هم چنین خودکشی زنان جوان در مناطق مختلف هستیم و چندین زن به دست اعضای خانواده خود اعم از پدر، برادر یا همسرشان به قتل رسیدهاند.
غیرت و آبروهایی که با خون زنان آبیاری شدند
۲۰ اسفند ماه زنی به نام زیبا صیاد در ارومیه توسط همسر سابقش (پسر عمویش) در آموزشگاه نقاشی به ضرب گلوله کشته شد.
۱۲ فروردین ماه یک زن ۳۸ ساله به نام سامره مختارپور اهل شهرستان سلماس و ساکن ارومیه توسط همسرش به قتل میرسد، اما جسد این زن در جاده مهاباد کشف میشود. مقتول فارغالتحصیل رشته حقوق و مادر یک دختر خردسال بوده است. قاتل پس از بازداشت در اعترافات خود عنوان کرده که در جریان یک مشاجره ابتدا بر اثر ضربات مکرر به سر و گردن قربانی او را بیهوش کرده و سپس با روسری او را خفه کرده است.
۱۴ فروردین ماه یک زن ۳۸ ساله اهل ارومیه به دست همسرش خفه و به قتل میرسد. طبق این گزارش متهم پس از قتل، جسد همسرش را در داخل خودرو در میانه جاده به حال خود رها کرده و متواری شده است. متهم پس از دستگیری انگیزه خود را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است.
۶ مرداد، زنی به نام جانه (آمنه چوپانی ) در روستای کوزه رش سلماس توسط پدرش به قتل رسید پدر جانه او را در حیاط داخل تشت آب خفه کرد.
وقتی قتلی رخ می دهد و چه بسا آن قتل از نوع ناموسی باشد اغلب کانون توجهها معطوف به انگیزه قتل است نه علل و عوامل شکلگیری زمینه و بسترهایی که به قتل منجر شده است. در این گزارش سعی شده به بررسی بسترهایی که زمینهساز قتلهای ناموسی هستند پرداخته شود.
نبود آموزش کافی، یکی از موانع اصلی دستیابی زنان به عدالت است. عوامل متعدد از جمله فقر مالی و فرهنگی و فقدان آموزش صحیح را نیز میتوان در ایجاد این وضعیت اسفبار دخیل دانست .
پایین ماندن سطح آگاهی خانوادهها درباره حقوق فرزندان و زنان
نیره کاظمی فعال و کنشگر اجتماعی در حوزه زنان می گوید:سطح پایین آگاهی خانواده ها را باید تا حدود زیادی مرتبط با عدم کارکرد نظام رسمی آموزش و پرورش دانست. در کنار آن، نهادهایی نظیر قوه قضائیه قرار دارد که اساسا رویکرد و جهتگیریاش به سمت و سویی است که تا حد زیادی این واقعیت را تشدید میکند و به نوعی مشوق خشونت است.
وی می افزاید: از طرف دیگر محرومیت آموزشی در مناطق کردنشین به ویژه برای دختران مطرح است. در اغلب روستاهای استان برای تحصیل دختران فقط مدارس در سطح ابتدایی وجود دارد و دختران به دلیل نبود یا کمبود شدید مدارس در مقاطع راهنمایی و دبیرستان مجبور به ترک تحصیل میشوند.
وی بیان می کند:محرومیت از آموزش تاثیر عمده ای در ماندن در چرخه فقر و فلاکت دارد. فقر و بیکاری دختران را با ازدواجهای زودهنگام مواجه می کند و ریشه اغلب این نوع قتل ها ازدواج های زود هنگام یا مصلحتی است.
این بانوی فعال در حوزه زنان می گوید: این قتلها پدیدهی عمدتا «اجتماعی» تلقی میشوند و به نوعی جامعهپذیری قتلهای ناموسی یکی از مشکلات اساسی کنشگران مدنی است به طور مثال روستاهای سلماس کاملا عشیرهای است. درست است که سلماس یک شهر است؛ منتها در مرحله گذار از سنت به مدرنیسم است و فرهنگ بومی منطقه خیلی وقتها پذیرای این مسئله است و مردم فکر میکنند با این قتلها آبرویشان برمیگردد. خیلیها خانواده را به قتل تشویق میکنند و البته خیلیها هم نه.
کاظمی میگوید:هر چند در عمده جغرافیایی که قتل های ناموسی در آن رخ می دهد روابط عشیرهای حرف اول را میزند و اگر رئیس عشیره گفت که این زن باید کشته شود، باید کشته شود. اما در بسیاری از این خانواده ها رئیس و تصمیم گیرنده پدر، برادر، پسر عمو و مردهای نزدیک فامیل اند که فرمان قتل زن را صادر میکنند.در واقع محرک اصلی قتلهای ناموسی در ایران و حتی کشورهای دیگر، حس مالکیت مردان بر زنان خانواده است.
دکتر جعفر احمدی جامعه شناس و مدرس دانشگاه می گوید: درخصوص چرایی پدیده زن کشی های اخیر از دیدگاه جامعه شناسی می توان از چند رویکرد مختلف به آن نگاه کرد. از رویکرد تضاد یا تعارض منافع می توان به این شیوه تحلیل کرد که زنان معمولا توسط مردان به قتل می رسند. بنابراین تعارض منافع زن و مرد یک تعارض سنتی است که از گذشته های دور در جامعه وجود داشته است. اگر فوکویی به این مسئله نگاه کنیم، این تضاد بیشتر به شکل اعمال قدرت در روابط بین این دو جنس خود را نشان می دهد. البته این اعمال قدرت در گذشته (یعنی جوامع سنتی) از طریق گفتمان مردسالار اعمال می شد. در آن زمان اعمال قدرت مردان بر زنان از طریق گفتمان مردسالار بود. به این معنا که یک سیستم شناختی و ارزشی در جامعه حاکم بود که بر ماهیت و نقش اجتماعی زنان تأثیر میگذاشت و این سیستم شناختی و ارزشی را همه افراد جامعه پذیرفته بودند. در نتیجه تبعیت زنان از مردان امری پذیرفته شده بود و اگر زنی از این گفتمان و شیوه اعمال قدرت تبعیت نمی کرد، تنبیه می شد و شکل تنبیه هم سلطه بر جان و زندگی او بود . از این منظر، در آن دوران به زنکشی نه تنها به عنوان یک اعتداء جسمی بر زنان، بلکه به عنوان یک ابزار برای تقویت ساختارهای قدرت و تثبیت نقشهای جنسیتی نگاه می شد.
وی می افزاید: اما به واسطه تحولات مدرن امروزه زنان نه تنها تحت سلطه گفتمان مردسالار نمی روند، بلکه حاضر به پذیرش نقش های تحمیل شده ی این نظام و گفتمان هم نیستند. در بعضی از جوامع، هنوز ته نشست های فکری و ارزشی نظام مردسالار در بین مردان باقی مانده است. این مردان در تقابل قدرت زنانه و مردان حاضر به پذیرش موازنه این قدرت نیستند. از طرفی هم زنان به واسطه پذیرش نقش های جدید اجتماعی حاضر به پذیرش سلطه ی مردانه نیستند. درنتیجه تقابل و تعارض منافع زن و مرد به وجود میآید. مردی که می خواهد اعمال قدرت کند و زنی که حاضر به پذیرش چنین سلطه و قدرتی نیست. پس مرد اقدام به گرفتن جان زن می کند چون تنها شکل تنبیهی که این مردان می شناسند، ستاندن جان و زندگی زنان است. در نهایت باید گفت که زن کشی در عصر کنونی نشان از سلطه ی گفتمان و نظام مردسالارانه نیست، بلکه نشان از عدم پذیرش این نظام از سوی زنان است. مردان برای حفظ قدرت خود می کشند و زنان برای رهایی از سلطه قدرت کشته می شوند.
شیرین نژاد احمد فعال و کنشگر مدنی در باره ازدواج های اجباری می گوید: این سخن قدیمی که می گویند عقد دخترعمو و پسرعمو در آسمانها بسته شده از اساس غلط است.این پیوند مثلا آسمانی، توان و انتخاب و استقلال را از چه دخترانی سلب نکرده نمونه اش همین زیبا صیاد که به اجبار با پسرعمویش ازدواج کرد و همین چند وقت پیش توسط همان همسر به قتل رسید.
نژاد احمد می گوید: به ازدواجهای بر مبنای اراده قوم و قبیله، اجبار پدر و تصمیم خاندان دقت کنید. به جریانی که مالکیت بدن زن را مشروع جلوه میدهد. زن تحت مالکیت پدر یا همسر است یا حتی زیر سیطره مالکیت دو سویه، بدین معنا که نه فقط پدر و پدر بزرگ و برادر بعدها پسر عمو هم اجازه دارند در مورد شما نظر بدهند. در مورد ظاهر شما و روابط اجتماعی و عواطف و احساسات شما
مهین جعفری از بستگان یکی از قربانیان قتل های ناموسی می گوید:ما در سه بعد مشکل داریم، یکی مشکلات و تنگناهای قانونی که قبل از وقوع جرم و قتل ناموسی داریم، مادههای قانونی که زن را در تملک مرد قرار میدهد. دومین بعد هنگام وقوع قتل ناموسی است که راه را برای گریز قانونی و فرار و عدم مجازات مرتکبین قتل ناموسی باز میگذارد. سومین بعد پسا قتل است، بعد از قتل ناموسی با وجود جنازه مقتول، حق خونخواهی و حق شکایت آن چنان برای مادر و بستگان زن وجود ندارد و بعد از وقوع جرم هیچ ساز و کاری برای جبران خسارات به مادر یا فرزندان زن یا بستگان وجود ندارد.
امین محمودزاده جامعه شناس در این باره می گوید: قتلهای ناموسی فقط مختص آذربایجان غربی نیست. بسیاری از مناطق دیگر ایران از جمله اهواز و خوزستان، سیستان و بلوچستان، ایلام و دیگر نقاط این قتلها اتفاق میافتد. حتی بسیاری از کشورهایی که در همسایگی ایران هستند درگیر این معضل اجتماعی هستند؛ از جمله در ترکیه، عراق، پاکستان و افغانستان آمار قتلهای ناموسی بالا است.
احسان مجتبوی وکیل پایه یک دادگستری در این باره می گوید: قوانین ما برای زنان جامع و حمایتی نیست. برای همین زنان مورد ستم قرار میگیرند. علت آخر قتلهای خانوادگی یا همان ناموسی، کودکهمسری است که در جامعه نیز قابل مشاهده است. اختلافات خانوادگی در اکثر خانوادهها دیده میشود، اما این موضوع به تنهایی نمیتواند منجر به وقوع قتل شود. اگر اختلاف کوچکی در خانواده به وجود میآید بهتر است همان موقع برای رفع آن اقدام شود چون اگر اقدامی جهت رفع آن صورت نگیرد، اختلاف باقی می ماند و مانند یک زخم وسیع و عمیق میشود. بنابراین خانوادهها باید آگاه باشند که اگر اختلافی میان آنها وجود دارد به کارشناسان، مشاوران و صاحبنظران مراجعه کنند. البته جامعه نیز باید این امکانات را دراختیار خانوادهها قرار دهد
وی می افزاید: در جامعه ما فرهنگ گفتوگوی سالم بسیار کمرنگ است و باید در مدارس فرهنگ گفتوگوی سالم به نوجوانان و جوانان آموزش داده شود. رسانهها خصوصا صدا و سیما در فرهنگسازی گفتوگوی سالم می تواند نقش مهمی داشته باشد، اما متاسفانه رادیو و تلویزیون ما هیچگونه آموزش موثری به نوجوانان و جوانان نمیدهد.
وی در ادامه می گوید: عمده دلیل قتل های ناموسی نه خشونت شوهریا پدر بلکه حرف و حدیث هایی هست که از سوی مردم فاعل را به این اقدام وحشتناک روا می دارد مانند قتل اخیری که در سلماس رخ داد قاتل اصلی این زن جوان برادرشوهرش است. چون او پدر جانه را تحریک کرد و مدام برایش پیام میفرستاد که چرا دخترت را نمیکشی. پیام میداد که غیرت نداری، دخترت را بردی خانه و به او نان و نمک میدهی. همه پیامهای تحریککننده و تهدیدآمیزش روی پرونده است.
این وکیل پایه یک دادگستری می افزاید: چند نوع فرزند کشی داریم که شامل؛ جنین کشی، نوزادکشی، خردسال کشی، بزرگسال کشی است یکی از انگیزههای قتل عمد فرزندکشی که در ماجرای جانه نیز شاهد آن بودیم بحث ناموسی است که معمولا در قتلهای ناموسی، قتل توسط پدر متبادر به ذهن میشود نه مادر؛ و در کل قتلهای ناموسی توسط مردان خانواده پدر، برادر، عمو، جد پدر صورت میگیرد.
وی در خصوص میزان مجازات فرزندکشی در قانون جمهوری اسلامی ایران می گوید: اگر قتل توسط مادر صورت گیرد مجازات آن همانند سایر قتلها است یعنی مادر بابت قتل فرزندش، قصاص خواهد شد. در ماده ۳۰۱ قانون مجازات بیان شده که پدر و جد پدری اگر مرتکب قتل فرزند یا نوهشان شوند قصاص نمیشوند اما این به معنی مجازات نشدن آنها نیست و مجازات آنها شامل پرداخت دیه به اولیاء دم (خودشان از این دیه ارثی نمیبرند) و حبس تعزیری از ۳ تا ۱۰ سال است.
وی می افزاید: اگر قانونگذار در حبس تعزیری که ۳ تا ۱۰ سال بوده شدت بیشتری را در نظر می گرفت، بهطورمثال مجازات حبس دو برابر می شد و اشد مجازات را ( معمولا در این نوع قتلها اشد داده نمیشود) بدون تخفیف را برای پدر قاتل در نظر می گرفت و آزادی مشروط یا عفو موردی به پدر قاتل تعلق نمیگرفت و در کل از هیچ یک از گزینههای تخفیف قانون نمیتوانست استفاده کند، شاید جنبه پیشگیری بیشتری را به همراه می داشت و پدر رعبی خواهد داشت که دیگر نمی توانست با خیال راحت دست به چنین عملی بزند.
این فجایع تلخ درحالی در جایجای استان و ایران رخ میدهد که لایحه منع خشونت علیه زنان سالهاست در بلاتکلیفی به سر میبرد و زنان و کودکان زیادی قربانی ناکارآمدی قوانین مرتبط با خشونتگران خانوادهها هستند.
بهرغم تمامی این رویدادها که بخش اندکی از آنها رسانهای میشود، «انسیه خزعلی»، معاون سابق رییس جمهور در امور زنان و خانواده مدعی شده است که «آمار خشونت علیهزنان موضوع نگرانکنندهای در ایران نیست.»