سلام علیکم ای مهربانترین
خدایا برای حرف زدن با تو نیازی به نوشتن نیست و تو از رگ گردن به ما نزدیکتری و هر فکری که در سر باشد، تو می خوانی
اما وقتی برای تو نامه مینویسم فکر می کنم تو بیشتر به حرف هایم اهمیت می دهید.
خدای خوبم از تو به خاطر همهی نعمت هایت سپاسگزارم .
و اما ای خدای مهربان
ما بازنشسته های صندوق بازنشستگی کشوری طی ۳۰ با پرداخت کسور بازنشستگی به دولت صاحب ۱۱۳ شرکت عظیم و هلدینگ های بزرگ نفتی، انرژی، غذایی، دارویی، عمرانی، مسکن، صنایع، معادن و مالی در سرتاسر ایران می باشیم. از میان این همه سرمایه گذاری می تواند به شرکت های عظیم نفتی، پتروشیمی خلیخ فارس، جم و اصفهان، شرکت های بیمه ای، شرکت هواپیمایی آسمان، آزاد راهها از جمله آزاد راه ارومیه- تبریز، شرکت های بزرگ نفتکشی و دها و دها شرکت دیگر می توان اشاره کرد.
صدها نفر به عنوان عضو هیئت مدیره ، مشاور، مدیر عامل و… از این شرکت های حقوق های نجومی دریافت می کنند.
در این شرکت هازمینه اشتغال هزاران نفر به وجود آمده و به موجب این سرمایه گذاریهای بار سنگینی از روی دوش دولت برداشته شده است.
قصه از آنجا زیبا است بازنشسته ها با این همه سرمایه گذاری، هیچ تصمیم گیری در انتخاب مدیران، مسئولین و حتی در دخل و خرج و درآمد این شرکت ها را ندارد.
درآمد این شرکت ها کجا و برای چه اشخاص هزینه می شوند ما نمی دانیم ، دست ما در جیب کسی نیست اما دست بعضی ها در جیب ما هست و دولت با قوانین ناقص و ناکارآمد از جمله ماده ۳۰ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان برای برقراری حقوق ما به تصویب می رساند، اما آن را در عمل اجرا نمی کند و حقوق ما را ضایع می نماید.
تو خود شاهدی ۳۰ سال ما در پرداخت کسور بازنشستگی قانون گریز نبودیم اما دولت در اجرا ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه قانون گریز است.
وکلای مجلس یخچال خالی ما را دیده اند اما شبانه در مجلس نان ما را به آجر نپخته تبدیل می کنند و رئیس دولت می گوید که سفره بازنشسته ها با پیدا شدن نوه و نتیجه برزگ شده است اما در عمل حقوق ما که سال ها پیش تعیین گردیده، پایمال می کنند و عده ای هم می گویند اینها سربار جامعه هستند، درست است به خاطر راز خلقت تو پیر و فرتوت و قدی خمیده و عصا بدست شده ایم و به خاطر رعایت حقوق شهروندی آهسته از کنار پیاده رو ها راه میرویم ،اما نه اینکه سربار جامعه نیستیم بلکه به واسطه ی سرمایه ی ما در شرکتهای مذکور دولت و ملت ارتزاق می کنند و هر چند وقت یک بار با شعار ما می توانیم و تحریم ها را دور زده ایم با افتخار از محل سرمایه گذاری ما پروژه های را کلنگ زنی و افتتاح می کنند.
خدایا تو خود شاهدی سال ۶۷ جنگ ایران و عراق به اتمام رسید، اما امروز افرادی که ده ها سال بعد از جنگ در تهران، اصفهان و یا هر جایی از این کشور متولد شده اند و امروز در استان های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام ، خوزستان و بوشهر خدمت می کنند حق مناطق جنگی به آنها پرداخت می شود، اما ما بازنشسته ها که در طول مدت جنگ زیر بمبارانهای وحشیانه دشمن خدمت نمودیم و شبها در بیابان ها و کوه ها زیر چادر و از ترس حمله حیوانات درنده و نیش عقرب و مار شب را به صبح می رساندیم و این کشور را اداره می کریم و بعضا با پشتیبانی از رزمندگان غیور سنگرهای آنها سم پاشی و مراقب بهداشت و درمان آنها بودیم و در بیمارستان ها مجروحین بمبارانها هوایی و مناطق جنگی مداوا می کردیم و شب ها در کنار پیکر مطهر شهدای عزیز به احترام آنهامی ماندیم تا به معراج شهدا انتقال یابند، با این همه خدمت مسئولین گرفتن حق مناطق جنگی برای ما حرام می دانند.
سال ها است به تک تک وکلا در مجلس به رئیس دولت، در دیوان نزد قضات نامه نوشتیم و در خیابان ها اعتراض کردیم، اما کسی فعلا” صدای ما را نشنیده است. در این واپسین زندگی و در آستانه اینکه به حکم خودت آگهی ترحیم ما در دیوار شهر زده میشود به تو پناه می بریم و به حق روزی که زمین و زمان خلق نمودی قسمت می دهیم فرجی عنایت فرما