✅آیا دقت کرده‌اید دائم واژه‌های مرگ، بیماری، طلاق، سرطان، اعتیاد، خشونت، جنگ، ناامنی، آوارگی، دزدی، اختلاف، فقر، نفرت، تبعیض و کشمکش، زندان و …
در رسانه‌های پارسی زبان چه از داخل و چه از خارج با شدت تمام بر سر مخاطبان ایرانی می‌ریزد؟
و دریغ از یک موسیقی خوب،
یک شعر دلنشین،
یک رنگ شاد،
یک رفتار محترمانه،
یک گفتار فاخر…

✅از سوی دیگر آیا حسب اتفاق، برنامه‌های تلویزیونهای اروپایی و آمریکایی و حتی ترکیه‌ای (آنچه برای خودشان پخش می‌شود) را دیده‌اید که چگونه با شادی، طراوت، امید به آینده، مهربانی، خانواده دوستی، رنگ، خنده، وطنپرستی، عشق، موسیقی، ازدواج، استعدادیابی، رقص و …. آکنده شده است و مخاطبانشان را در بستری از اندیشه‌ها و رویاهای زیبا برای فردای خود و وطنشان قرار می‌دهند؟

🔹 هدف از این بمباران سیاه چیست؟
هدف از آوارِ اخبار ناامید کننده و فیلم ها و سریال هایی که مغز مخاطب ایرانی را با بیماری و مرگ و بیهودگی و ناامیدی از آینده، هماهنگ و همنشین می‌کنند، چیست؟!

✅ در پاسخ این پرسش عباراتی از کتاب《شکستن طلسمِ وحشت》 نوشته‌ی آریل دورفمن را نقل می‌کنم. وی که از پیگیران محاکمه‌ی پینوشه، دیکتاتور شیلی و از روایت گران دوران حکومت سیاه او است، در کتابش می‌نویسد:

✅”خبرهای فراوان از مرگ آدم ها، دست آخر برای بسیاری از ما به نمادی از ناپدید شدن خود کشور تبدیل شد، تلاش برای نابودی ابدی کشور آزادی که زمانی در آن زندگی می‌کردیم.”

✅درس بزرگی که “دورفمن” در این کتاب به ما می‌دهد این است:
“ترویج مرگ، اختلاف، وحشت و دیگر افکار منفی، یک جامعه را فلج می‌کند. زندگی کردن با حسِ حضورِ پیوسته‌ی بدی و شر، روح یک ملت را فاسد می‌کند و باعث می‌شود یک سرزمین انرژی حیات خود را از دست بدهد.
ناپدید شدن یک کشور در ذهن مردم آن کشور بدین معناست که آن مردم دیگر احساس تعلقی به آن سرزمین و مسائل آن نخواهند داشت و خود را مردمانی بدون وطن و بی‌پناه احساس خواهند کرد،
و از این رو در جستجوی هویتی جدید که بتوانند در پناه آن به آرامش و افتخار و امنیت و شکوفایی برسند برخواهند آمد.”

✅و این همان چیزی است که این روزها در صحنه‌ی سرزمینمان که با خون هزاران جوان برومند حفظش کردیم، شاهدش هستیم.
دشمنان این سرزمینِ کهن و مردمانش، با زمینه‌سازی های اقتصادی/ روانی/فرهنگیِ رذیلانه، گام به گام میلیون ها ایرانی را به بیماریهایِ ناامیدی، بی‌اخلاقی، دلسردی به سرنوشت وطن و هموطن، بی خبری از تاریخ، خودویرانگری و خودزنی دچار کرده‌اند.

بخش روانی این حرکت رذیلانه را رسانه‌هایی که همگی (با وجود تنوع ظاهری مشرب ها)
از یک مرکز هدایت و راهبری می‌شوند، عهده‌دار هستند.

⭕️اهمیت این بمباران روانی شبانه‌روزی، در پروژه‌ی دلسرد کردن و فروپاشی روانی ما ایرانیان
به اندازه‌ای است، که مخالف خوانی های سیاسی و لگداندازی های ظاهری رسانه‌های برون مرزی در کنار آن کم‌اهمیت هستند.

یک فرمول قطعی و یک نشانه بسیار مهم این است:
هر حرفی،  کلامی، گویش و خبری که ترویج ناامیدی در ایران و ایرانی نماید
بدون شک صدای دشمن است .
و هر نقد سالم و خبری که نور امید و دلخوشی و حال خوب را در مردمان این سرزمین افزایش دهد و  خویشتنِ مهربان و سازنده و اصیل ایرانی را یاد آور شود، از حلقوم خودی است.
🖌دکتر طاهره سادات شجاعی